من بعد از تو از بین رفتم
میدونی سخت ترین اتفاق بعد از ت چی بود
اینکه به هم خونم رحم نکردم .. هرکی اومد سمتم نابودش کردم
نابودش کردم جوری که تبدیل به خاکستر شد
میدونی بدترین درد چیه
اینکه با قرص و کوفت و درد بخوابی بعد حتی باصدای بال مگس از خواب بیدار بشی
اینکه وقتی برای لحظه ای دل ب خواب بدی هرکی بیاد بالا سرت فکر کنی اومده تورو بکشه بیهخ گلوش وو بگیری اونقدر فشار بدی در آستانه خفگی بفهمی اون هم خون مادرته
ازت بدم میاد
از اون صدات بدم میاد
از همه چیت
از خنده هات
از تن صدات
از اون طرز راهخ رفتن و تخس نگاه کردنات
از اون بخیه پشت چشم راستت بدم میاد
از زخم روی بازوت
از گرفتن گلوت که برات دارو میاوردم بدم میاد
ازت متنفرم ...............................................................
آن که دل از تو برد هرکس هست بند انگشت کوچکم هم نیست ....
من غریبی قصه پردازم
چون غریقی غرق در رازم
گم شدم در غربت دریا
بی نشان و بی هم آوازم
باز هم آمدی تو بر سر راهم
آی عشق
میکنی دوباره گمراهم
دیریست قلب من از عاشقی سیر است
خسته از صدای زنجیر است
سلام امروز از اون روزایی که به شدت دلتنگ توی لعنتی از صبح که بیدار شدم فقط و فقط خاطراتت داره مرورو میشه
میدونی وقتی مجبوری هرروز از جلوی خونه ای که عشق و تجربه کردی رد بشی چ عذاب بزرگیه
میدونی با قرص خوابیدن از دنیا بی خبر شدن چ حالیه
میدونی وقتی جسمت خوابه و داره خواب وحشتناک میبینه و نمیتونی لز خواب بیدار بشی یعنی چی ؟
اینا رو میدونی
نه مسیح تو هیچی نمیدونی
تو هر روز هرروز داری برای خودت زندگی
با تجربه عشقای متفاوت
منم این صفحه مجازی لعنتی و نوشتن دردایی که مخاطباش میشن لینک تبلیغاتی .....
درد داره مسیح ... درد داره که تو هیچی از این روزا از من و از حالم نمیفهمی و من فغقط دارکم ذره ذره ـآب میشم
گاهی وقتا به حدی ازت متنفر میشم که فقط دعا میکنم بمیری
بعد میبینم حتی خدایی هم وجود نداره که بخواد من و آروم کنه
تا حالا بهن گفتم چقدر ازت منفرم ؟
مرز بین تنفر و عشق فقط یک قدمه
ازت متنفرم
نمیتونم درست نفس بکشم و نتیجش چی میشه هیچی
تو تو فکر چی هستی ؟ مدل موی جدیدت و دوست دخترای جدیدت
از تو متنفرم ......................................................................