مسیح کاش اونقدر مرد بودی که به چرا هام جاب مبدادی
فقط بگو چرامگخ اون لعنتی چی داشت و چی بهت داد که من نداشتم و نتونستم بهت ببخشم ..........؟
جوابمو بده لعنتی ..........
29/11/1393
فقط ازت ی سوال دارم اون چی ب تو داد که من نداشتم و بهت نتونستم ببخشم ...
فقط به چراهایی که شبا مثل هیولا روح و تنم و میخوره جواب بده لعنتی .......................
بعد از تو هرکی من و دید ... من و ندید تورو دید تو کالبد من
بعد تو اسمم از مریم دوبله شد به مسیحا ...
آهای مسیح بی معرفتی که رفتی ... بدون و ایمان داشته با ش روزی که من بمیرم
من خاک نمیشم
تو و خاطراتت عطرت که رو تنم جا مونده خوابای که دیگه بعد از مرگ نمیبینم با من خاک میشن .................
29/11/1393
من هنوزم دوست دارم ...
من هنوز عاشقتم ...
دیوونگی نکن بیا من که هنوز عاشقتم ....................................
29/11/1393
نوشته هام برات اهمیتی نداره
باشه ...
من مینویسم شاید ی روزی خوندیشون
کجای این جهان داری با عشق جدیدت قدم میزنی ؟
نگو که از همون راهی که من و بردی اونم باهات هم قدم شده ....
یادته تو کوچه پشت خونتون پیشونیمو بوسیدی و گفتی حالا دیگه امشب راحت برو بخواب ....؟
حالا خیلی وقته شبا خواب ندارم
خوراکی مورد علاقم شده قرص های رنگارنگ....
ی سیگار که صدای سوختن کاغذش روحم و آروم میکنه ....
بعد از تو هر آیینه ای دیدم دیوار در ذهنم مجسم شد ......................................................
28/11/1393
من و انتظار ی مرگ دلچسب ....